دستانت را ، در برابرم مشت می کنی ...
می پرسی: گل یا پوچ؟
در دلــم مـی گـویـم: فـقـــط دســتانـت ...
شراب هم
به مستی ام حسادت میکند
آنگاه ک خمار یک لحظه
دیدن تو می شوم
.
.
.
اگر دارم دلی آرام
فدای دوست می سازم
در این دنیای بی حاصل
به لطف دوست می نازم
روزهایم را خیابان های شهر می گیرند
شب هایم را ، خواب های تو
“بیولوژی” هم نخوانده باشی ، می فهمی چه مرگم شده است !
باهرکس میشه خندید
ولی
فقط در آغوش یک نفر میشود گریه کرد
خورشید بتابد یا نتابد، ماه باشد یا نباشد،
شب و روز من یکی شده ، فرقی ندارد برایم
، همه چیز برایم رویا شده ، عشق تو برایم آرزو شده ،
به رویا و آرزو کاری ندارم ،
حقیقت این است که دوستت دارم!
همیشه میترسیدم تو را از دست بدهم ، همیشه میترسیدم رهایم کنی ،مرا تنها بگذاری
اما…. تو آنقدر خوبی، که به عشق و دوست داشتن وفاداری
که حتی یک لحظه نیز فکر نبودنت را نمیکنم
همین مرا خوشحال میکند ، همین مرا به عشق همیشه داشتنت امیدوارم میکند
چه سخت است نبودنت در کنارم
خیلی سخت…!!!
از اینکه بدون تو باید روز را شب کنم وشب را روز
تمام لحظه هایم شده خاطرات باتو بودن
خاطراتی که تو رویا باهم بوده ایم..