نیست در شهر نگاری
تا دل ما را ببرد
به کجا باید رفت؟
زندگی در لحظه ای گرفتن ازم
پس ب کجا باید این دل تنگ را برد؟
عاشقتم
ی چیزی ممنون ک پستامو میخونی عشقم همین
من هیچقت بدون تو خوب نبودم ...می دونی از وقت ی حسی نسبت بهت پیدا کردم
حالم دگرگون شد....خیلی دوست داشتم همیشه کنار هم باشیم حتی تو بچگی ها
ولی نشد ....لحظات با تو بودن برای من همچون باد میگذرد چون ماه ها روزها منتظرش بودم
ولی لحظات بی تو خیلی دیر ...عاشقتم برای همیشه امیدوارم اینو ی بار خیلی خوب بتونم بهت ثابت کنم
عاشقتم
دل من این روزا مثل آسمونه
اووونقدر دلتنگ ک نمیشه گفت
با این تفاوت ک آسمون با اشک هاش همه رو خوشحال میکنه
اما من از دوری تو اشکی هم برای ریختن ندارم
درد یعنی
امشبم مثل شبای دیگه
رو تختت دراز بکشی آهنگ بزاری و فکر کنی ب نبودنش
نمدانم چرا با آن ک میدانم
از آن من نخواهی بود
با تار و پود جان
برایت در دلم خانه میسازم
آغوش تو بهترین میراث من از زندگی بود
و
هست
اگه به یــــــه نفر قول دادے باهــــــاش بمونے ...
دیگه حق ندارے چراغ امیــــــد دلشو خــــــاموش کنے ...
رو حرفــهــــت باش و عاشقش بــــــاش...
مطمــــــئن باش دنیــــــاشو به پات میــــــریزه
وقتی مست مست مشروب بودم
همه چی رو دوتا میدیدم
تنها چیزی ک برا چشمان من تک بود
یدونه بود تو بودی
عاشقانه تر از دیروز عاشقتم
من از مستی نمیترسم..